مامان میگه تهران یک هفته است داره بارون میاد. نمیدونی چه خبره! این شهرهم که بارون بیاد فلج میشه، آدم از زندگی میافته
بیبیسی یک آلبوم عکس گذاشته "بارش باران پاییزی در تهران": خیابونای خیس و مردم چتر به دست و اتوبان مدرّس با ترافیکی بی انتها از ماشینهای ساکن و آدمهای عبوس توی ماشین
چقدر دلم میخواست توی این بارون تهران باشم! توی اون ترافیک توی ماشینم نشسته باشم و حرص بخورم از این صف بی انتهای ماشین! چقدر دلم میخواست توی یکی از همون اتوبوسهای دربه داغون نشسته باشم و به قطرههای روی شیشه لبخند بزنم. دلم میخواست جزو مردم چتر به دستی باشم که ملتمسانه به رانندهها نگاه میکنن که توروخدا تند نرین، کل این آبها میریزه روی لباسمون. چقدر دلم میخواست برسم خونه و فحشو بد و بی راه بگم به این ابر پایتخت که حتا یه بارونه کوچیکم کل شهر رو فلج میکنه
آخه میدونین، وطن باشه! حالا میخواد بارون باشه، ترافیک باشه، جنگ باشه، هر چی که باشه، بازم دل براش میره
لینک به عکسهای بیبیسی
بیبیسی یک آلبوم عکس گذاشته "بارش باران پاییزی در تهران": خیابونای خیس و مردم چتر به دست و اتوبان مدرّس با ترافیکی بی انتها از ماشینهای ساکن و آدمهای عبوس توی ماشین
چقدر دلم میخواست توی این بارون تهران باشم! توی اون ترافیک توی ماشینم نشسته باشم و حرص بخورم از این صف بی انتهای ماشین! چقدر دلم میخواست توی یکی از همون اتوبوسهای دربه داغون نشسته باشم و به قطرههای روی شیشه لبخند بزنم. دلم میخواست جزو مردم چتر به دستی باشم که ملتمسانه به رانندهها نگاه میکنن که توروخدا تند نرین، کل این آبها میریزه روی لباسمون. چقدر دلم میخواست برسم خونه و فحشو بد و بی راه بگم به این ابر پایتخت که حتا یه بارونه کوچیکم کل شهر رو فلج میکنه
آخه میدونین، وطن باشه! حالا میخواد بارون باشه، ترافیک باشه، جنگ باشه، هر چی که باشه، بازم دل براش میره
لینک به عکسهای بیبیسی
No comments:
Post a Comment